در دهه هفتاد شمسی وقتی می خواستند هاشمی را بزنند ، یکی از کارهایی که انجام می شد توسط نحله فکر راست در ایران ساختن جک برای او بود . از آن سری جک ها نیز یکی این بود : از هاشمی پرسیدند:آقای هاشمی شما این همه ثروت را از کجا بدست آورده اید و او در جواب می گفت : از مال پدری یک تکه زمین به من رسید که آن هم ایران افتاده بود وسطش .
این روزها که جنبش حقیقت خواهی و از کجا آورده ایی و زیر ذره بین بردن مسئولین به راه افتاده است یکی از کسانی که به زیر آن ذره بین رفته است ، سردار شمخانی است و این آن جنبش نشان داده است که این سو و آن سو آقای شمخانی چه میزان دارایی و چه املاکی به هم زده است و حتی در آوردند از میان اسناد که نوه سه ساله ایشان در حسابش نزدیک به سه میلیارد وجه نقد دارد و ....به عبارتی بهتر و خلاصه تر ، کاخ نشین شده است . از آن سو نیز ایشان گویی بیکار ننشته است و در سایت ها دیدم که رسوا کنندگان ایشان را به جاسوسی و ارتباط با سرپل های خارجی نسبت داده اند و حالا که تشت رسواییشان از بام خبرها افتاده است به کی بود کی بود افتاده اند .
چندی پیشتر درباره حصر و محصورین دریادار شمخانی گفته بود که حصر از محصورین برداشته شده است و زندگی آنان به روال طبیعی خود برگشته است و در جواب آقای شمخانی خانم رهنورد گفته بود : به ایشان بگویید از شما دیگر انتظار نداشتم .
حالا من نگارنده نیز که نزدیک به سه سال پیش فیلمی از ایشان در آخرین روزهای آزاد سازی خرمشهر دیدم و از زبان یکی از سربازان ایشان درباره حضور ایشان تا آخرین لحظه در خرمشهر شنیدم و ایشان امروز رییس شورای امنیت ملی است و امنیت ایران و ایرانیان در دست ایشان است به ایشان می گویم : آن رشادت ها و آن دلیری ها و آن استقامت ها کجا و این دریادار شمخانی امروز کجا ؟
تنها من هم می توانم بگویم : از شما دیگر انتظار نداشتم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر