۱۳۹۹ فروردین ۲۱, پنجشنبه

درباره قسمت آخر سریال پایتخت و فیلم همسفر

درباره قسمت آخر سریال پایتخت که تنها مزیت این سریال نداشتن پیام و فقط سرسبزی نشان دادن است و مقداری دیالوگ که از هر کجای سریال که به تماشایش بنشینی سرنخ ماجرا به دستت می آید ، باید بنویسم که حالا تقلید محض باشد یا نباشد این قسمت فرقی به حال هیچ کس نمی کند و تنها نکته ایی که پررنگ می شود این است که محصول فرهنگی چیست ؟ کار فرهنگی انجام دادن چگونه است ؟ مشخصه های یک کار فرهنگی چیست ؟

مشخص است که بنا به عوض شدن سیستم حکومتی در ایران این مبانی عوض می شود و پایدار نیست و باد تغییر فصول نیز رنگ ها عوض می شوند . اما یک مشخصه هیچگاه قابل تغییر نیست و آن ماندگاری و استقبال مردمی از یک محصول است . درباره سریال پایتخت هنوز زود است که رایی صادر شود اما در مورد محصول های سینمایی قبل از انقلاب و ابتدای آن می توان رایی نزدیک به واقعیت صادر کرد که در این مورد می توان موارد فراوانی به عنوان مثال ذکر کرد اما نزدیک ترین شاهد این ماجرا قسمت آخر سریال پایتخت و واکنش ها به این قسمت از سمت و سوی مسئولان به اصطلاح فرهنگی جمهوری اسلامی است و فرامینی که از چپ و راست و بالا و پایین صادر می شود تا مشخص شود آیا قسمت آخر سریال پایتخت از فیلم همسفر با بازی خانم گوگوش و آقای بهروز وثوقی کپی برداری شده است یا خیر و این فرامین نشان می دهد که در ذهن مخاطب امروز جمهوری اسلامی با نزدیک به چهل سال کارفرهنگی برای زدودن نام و خاطرات هنرمندان و محصولاتشان چقدر موفق بوده اند و از طرفی دیگر مردم کدام محصول را فرهنگی می دانند و از آن استقبال می کنند و این نشان دهنده همراهی و هم رایی مردم با حکومتی است که سعی در سانسور و حذف دارد و تا امروز ناکام مانده است و بی شک ناکام نیز خواهد ماند ، چرا که عرضه محصولاتی که نزدیک به زندگی واقعی مردم نباشد در دست باد از اذهان فراموش خواهد شد و مشخصه محصولات جمهوری اسلامی در یک جمله روشن است و آن جمله این است : تلوزیون جمهوری اسلامی جایی است که مرد داخل خانه می شود و به همسرش تولدش را تبریک می گوید و زن ، فرزندشان را می بوسد .

فرشته مولوی، دارکوبی که نویسنده شد

 سابقه کتابگردی هایم و کتاب خواندن هایم و دنبال کردن زندگی نویسندگان و اوضاع و احوال شان و به طوری مبسوط هر آنچه که مرتبط با دنیای کتاب و نو...