این روزها دیگر آقا انگار کسی با کسی چَت نمی کند و خلایق جوان در گوشه و کنار خیابان ها مشغول به چِت کردن هستند تا چت کردن . چَت کردن ابزاری برای ابراز وجود بود با کسی که آن را نمی شناختی و این نشناختن دیگری که مساوی بود با شناخته نشدن، چه قدرتی به آدم می داد برای ابراز وجود و گفتن ناگفتنی ها. یک جورهایی آدم می شد گُنده لات کوچه های خلوت در شب های تاریک.
حالا هم دیده ام که مشغول چَت کردن هستند و زیاد هم چَت می کنند اما ابزار موجود با ابراز هویت همراه است و این ابزارها صاحبانشان را تبدیل به گربه ایی نه چندان شجاع در روز روشن کرده است و بیشتر به دنبال آن هستند که سر از کار دیگری در بیاورند و به عبارتی دیگر تبدیل شده است این ابزارهای جدید به ذره بینی که صاحبان آن را زیر نظر می گیرد .
یادش بخیر. یاهو .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر