نوشتن بخشی از کار روزانه من است که آن بخش غایب در زندگی ام را به من میبخشد و آن حس روزنامه نگار بودن که آرزوی دوران نوجوانی بود و تبدیل به حسرت شد یا بهتر نویسنده بودن به وسیله کلماتی است که این جا از زبان ذهن خارج می شوند و کیبردی می شوند . این کیبردی شدن یک جورهایی خانه ساختن است بر شن روان و ریگستان بی انتهای دنیای وب و شبیه شدن به یک وب باز اساسی که می آید و می رود و تولید محتوی ( حالا هر چه قدر ناچیز) می کند . مقدارش مهم نیست . یاد بخشی از پیام هاشمی رفسنجانی افتادم که در مورد شرکتش در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ، با این که می دانست ریاست را می خواهند از او بگیرند گفته بود : بودن در روز حساس مهم است . و این نوشتن هم همان بودن است و داشتن مفری برای فرار رو به جلو یا عقب . فرقی نمی کند . وقتی که می خواهی در جایی که باشی ، نباشی ، عقب یا جلو فرقی نمی کند و باز مهم می شود فرار برای بودن و نوشتن و تهی شدن .
نمایش پستها با برچسب روزنامه نگاری-نویسنده بودن-آرزوی جوانی_شخصیتها_هاشمی. نمایش همه پستها
نمایش پستها با برچسب روزنامه نگاری-نویسنده بودن-آرزوی جوانی_شخصیتها_هاشمی. نمایش همه پستها
اشتراک در:
پستها (Atom)
درباره بابک زنجانی
برسد به دست بابک زنجانی الیگاریشی چیست؟ در اینترنت جستجو میکنم تا ببینم تعریف دقیق آن چیست؟ در سایت واژه یاب می خوانیم: حکومت الیگارشی:ترکی...
-
محمود احمدی نژاد در روزهایی که رئیس جمهور ایران بود یکبار خطاب به مخالفان خود که اروپاییان بودند و انرژی هسته ایی را حق مسلم ایران نمی دانس...
-
جناب آقای #مصطفی_#مهرآئین مصاحبه شما با برنامه جیوه را دیدم. کوتاه سخن این که در حکم فشارشکن هستید و نه کسی که آزادانه اندیشه خود را به زبا...