هزاربار هزار نفر تکرار کرده اند در این مملکت که آنچه سرمایه است اعتماد عمومی است و غیر از این هرچه باشد بنا کردن خانه بر شن است و هیچ اُس و اساسی در آن مشاهده نمی شود اما کو گوش شنوا و کو عقل مسئولی که پاسخ گوی اشتباه باشد برای جلوگیری از تکرار آن . در فیلم احمدرضا درویش به نام دوئل در سکانسی جمله ایی گویای روحیه دهه شصت دارد و حال و هوای وطن پرستی مردمان آن روز و آن جمله : اینجا مقام نداره ، مسئول مُنُم .
اما این روزها و در سراشیبی اخلاقی که جامعه به آن دچار شده است همه مقام دارند اما مسئولیتی ندارد .
محمدعلی فروغی فقید در توصیه به رضا شاه می گوید : اعلی حضرت پایه های حکومت را بردلهای مردم بنا کنید و نه بر توپ و تفنگ و غفلت از این اصل اساسی بود و کشیده شدن تمایل رضا شاه به سمت و سوی آلمان که موجبات سقوط پهلوی اول را فراهم آورد . آن روزها شاید به دلیل نبود امکانات ارتباطی چون امروز کسی خبر از مقاومت های جانانه مردم از حکومت وقت خود را نداشتند اما امروز که ایران و مردمانش تجربه جنگ تحمیلی و غرق شدن آمریکا در ویتنام و مقاومت جانانه ژاپن در بازسازی خود را دیده است دیگر نیازی نیست که تکرار شود آنچه کشورها از غرقاب بلا بیرون آورد مردم بودند و مردم هستند و مردم خواهند بود .
در فقره اتهام زنی که یکی از بی شمار مواردی است که در حکومت چهل ساله جمهوری اسلامی انجام می شود تا کسی رقیب نباشد و بزرگ نشود و به عبارتی گُل نکند این روزها خبر ماساژ درمانی خواهرزاده نماینده مجلس پروانه سلحشوری هستیم . خبری که صحت نداشت و در این فقره باز هم کوس بی آبرویی جماعت لجن پران در هر کوی و برزن زده شد اما این لایه ی رویی و در مقابل چشم است ، لایه ی زیرین اما همان است که در بالا با اشاره به فیلم دوئل گفتم . کسی مسئول نیست تا پاسخی به این لجن پراکنی ها بدهد تا از بروز مجدد آن جلوگیری به عمل آورد .
به هر حال آن چیزی که از سقوط مملکت به ورطه هلاک جلوگیری می کند زندگی کردن مقامات امروزی در اتاق شیشه ایی است که آنان را تبدیل به مسئول می کند .