۱۴۰۴ فروردین ۱۱, دوشنبه

ماحصل دستکاری حکومت در سبک زندگی مردم


 در خبرهای دیروز خواندم که دو مامور کلانتری در مشهد به دلیل انفجار مواد محترقه توقیف شده در کلانتری، جان خود را از دست دادند. خبری عجیب بود. عجیب بود نه به این دلیل که دو انسان به دلیل انفجار کشته شده اند. عجیب بود به این دلیل که آنقدر مواد توقیفی زیاد بوده است که دو انسان را می تواند به کشتن بدهد. سوال این جاست که مگر چه میزان توقیف شده است. سوال بعدی این است که چه میزان وارد شده است که در یک فقره انفجار، دو انسان کشته می شوند. سوال بعدی این است که چه میزان مواد محترقه توقیف نشده است. سوال بعدی این است که چه میزان سرمایه این کشور خارج شده است که این مواد محترقه وارد بشود. سوال بعدی این است که چه کسانی این کار را کرده اند. سوال بعدی این است که چرا دستگیر نشده اند. سوال بعدی این است که چرا برای شادی کردن احتیاج به مواد محترقه و قابل انفجار است و سوال آخر این که: چه چیزی دستکاری شده است که اعلام شاد بودن محتاج به این شده است که صدای انفجار باید به گوش برسد؟

به جز از سوال آخری باقی موارد را باید مسئولین جواب بدهند اما در خصوص سوال آخر، جامعه شناسانه و روانکاوانه باید گفت: در جامعه ایی که در فرهنگ جاری و ساری آن دست برده می شود و خیلی از رسوم و آئین های آن یک شبه غیرقانونی اعلام می شود، در حقیقت حکومت در حال دستکاری در سبک زندگی انسان ها می شود بدون آن که جامعه آن دستکاری را بپذیرد و این نپذیرفتن خود را با تغییر شکل دادن در نوع برگزای آئین به حکومت اعلام می کند. در فقره چهارشنبه سوری، وقتی پریدن از روی آتش و رقصیدن در کنار آن ممنوع اعلام شد، جایگزین پریدن و رقصیدن، صداهای مهیب حاصل از انفجاری است که در آن شب به گوش می رسد. در این میان البته قاچاق چیان و خائنین به فرهنگ و اقتصاد این مملکت نیز نقش به سزایی دارند.

در بعد روانکاوانه، آنچه به چشم می آید: اظهار وجود کردن است و دیده شدن. چرا انسانی به چنین چیزی احتیاج پیدا می کند؟ به این دلیل واضح که دغدغه های شخصی او آنقدر نازل و بی ارزش است که این دیده شدن را با صدای انفجارهایی که ایجاد می کند به گوش و چشم دیگران می رساند. این چنین کسانی به شدت از آنچه می توان داشتن دغدغه های بهبود فردی یاد کرد، به شدت تهی و به دور است. این تهی شدن از چنین دغدغه هایی ماحصل افول ارزش ها در نزد اوست که این نیز ماحصل دستکاری کردن در فرهنگ جاری و ساری در سبک زندگی افراد یک جامعه است که در چنین شب هایی چون شب چهارشنبه سوری به جای آن که انسان دور هم جمع بشوند و شاهنامه بخوانند و موسیقی بنوازند و شادی کنند و برقصند، دست به تولید انفجارهایی مهیب می زنند تا طعم دیده شدن را بچشند.


۱۴۰۳ اسفند ۲۹, چهارشنبه

درباره چرا عدم تغییر ساعت رسمی کشور

 نامه رئیس اتاق بازرگانی تهران #محمود_نجفی_عرب به رئیس جمهور و رئیس مجلس در ارتباط با تغییر ساعت رسمی کشور را بخوانید و به جهالت و نادانی #مجلس فعلی و قبلی و #محمود_احمدی_نژاد بخندید. بخندید به این همه نادانی که در این جمع که دستچین شورای نگهبان است. بخندید به شورای نگهبانی که دستچینش چنین کسانی است.
مشکل برجام حل شده بود و دیگر این مجلس حرفی و طرحی نداشت که بتواند به دولت #حسن_روحانی و #جواد_ظریف حمله کند. با خودشان فکر کردند که چگونه حقوقشان را حلال کنند، طرح ابلهانه و احمقانه عدم تغییر ساعت رسمی کشور را به مجلس بردند و تصویب کردند و بعد ساکت شدند. چرا؟ چون کار دیگری بلد نبودند چرا که سواد کافی و تخصصی در هر زمینه ایی که فکرش را بکنید، نداشتند.
چرا آن طرح ابلهانه و احمقانه را تصویب کردند؟ به این علت که می دانستند کشور در آستانه ورشکستگی است و حالا که نمی توانند، ورشکستگی را پنهان کنند و ناترازی ها را بر طرف کنند، گفتند که دست در زندگی مردم ببریم و نظم موجود را به هم بزنیم تا ببینیم چه خواهد شد و شد این که امروز می بینید.
چه کسانی این طرح را بردند؟ یکی از کسانی که این طرح را به مجلس برد، سردارِ پاسدارِ حقوقدان (شما باورتان می شود این ترکیب را) که نماینده مشهد بود و از طرفداران جدی آن بود، به مجلس برد چرا که دیگر نمی توانست بر علیه جواد ظریف یقه درانی کند و جار و جنجال به راه بیندازد. (خائن به این آب و خاک است).
نامه رئیس اتاق بازرگانی تهران را بخوانید تا ببینید این مجلس ابله و مجلس ابله قبلی سعی بر اختراع دوباره چرخ داشتند. محمود نجفی عرب به درستی اشاره می کند که ایران تجربه جهانی را نادیده می گیرد و نمی تواند به درستی از منابع خود استفاده کند و درگیر ورشکستگی و ناترازی ها می شود.
نامه را بخوانید:

۱۴۰۳ اسفند ۱۰, جمعه

دو سوال تکراری

 خبرگزاری مهر این عکس را از مراسم تشییع آن چه از #حسن_نصرالله مانده است، منتشر کرده است. سوالی است که تکراری استاما دوباره باید پرسید: آیا مهسا امینی کشته شد چون پوشش ظاهری او چون طرفداران حسن نصرالله بود؟ و سوال دوم این که آیا کسانی در ایران حاضرند به زنان و دختران هموطنشان به این دلیل که پوشش ظاهری شان مانند طرفداران حسن نصرالله است، حمله کنند و مورد ضرب و شتم قرار بدهند؟

روح مهسا امینی شاد. 










۱۴۰۳ بهمن ۱۹, جمعه

ابتدای انتهای ویرانی

 طلا شصت و نه میلیون تومان . دلار هشتاد و پنج هزار تومان. این ها اگر سقوط نیست پس چیست. این ها اگر مقدمات یک انقلاب بزرگ نیست پس چیست. چرا در خوابند بزرگان قوم . چرا بیدار نمی شوند. این خواب خرگوشی چقدر اعتیادآور است؟ چرا این همه در این خواب به آدم ها خوش می گذرد. صحبت از کدام قله است. کدام پیش رفت . خوشحالی از بازگشت عده ایی آدم به خرابه را می گذارند پیروزی. پیروزی در چه چیزی؟ در زندگی کردن در ویرانه ها. کاری که انقلاب و اصرار بر شعارهای چهاردهه پیش دارد بر سر ایران و ایرانی می آورد. زیستن در ویرانه. زندگی کردن دارای یک سری مشخصه هاست. نیازهای اولیه برای زیستن. زیستن در فراغت داشتن لحظه هایی برای بهتر کردن زیست بوم را می توان از فرصت هایی دانست برای زندگی کردن. حالا نامش را می گذارند که مردم غزه پیروز شده اند. آن ها پیزور شده اند و نه پیروز. 

کمی بیشتر بفهمید.

۱۴۰۳ دی ۱۰, دوشنبه

وقتی که هر کسی ذات خودش را نشان می دهد.


 ف.میم سخن نمی دانم چقدر دردش آمده است که چنین مزخرفی را سر هم کرده است. خیلی از نوشته های او را در همین حدود خوانده ام اما همیشه یک حدی را رعایت می کرد اما با دیدن فیلم #ادرار کردن یک شاه دوست بر سر خاک #ساعدی نمی دانم چه بر حال و هوای #ف_میم_سخن رفته است که چنین متنی بی پروا و به دور از ادب نوشته است و آدرس خاک مرحوم #مجتبی_مینوی را داده است برای ادرار کردن.

می خواستم الفاظ دیگری به کار ببرم که بی خیالش شدم. 

نوشته به دور از ادب او را با عنوان :

چند نشانی قبر برای شاشیدن عزیزان عصبانی و انقلابی اعم از چپ و راست!؛ ف. م. سخن

در این لینک بخوانید.

از امیر حسین ثابتی تا دکتر علیرضا نوری زاده

همین چند روز پیش در تلوزیون #ایران_اینترنشنال دکتر #علیرضا_نوری_زاده به عنوان مهمان برنامه حرف هایی زد که درست دو روز قبل از آن #امیر_حسین_ثابتی در مجلس آن ها را گفته بود. آن حرف چه بود؟ مشکل ج.ا در ناترازی های برق و گاز و مشکل آب که در پیش است. امیر حسین ثابتی با اشاره به همین موارد مدعی شده بود که مگر مشکلات ایران فیلترینگ و حجاب و ...... است. دکتر نوری زاده نیز با اشاره به همان موارد گفت: دیگر برای مردم ایران دیدار دو شیخ ( #ناطق_نوری و #کروبی ) اهمیتی ندارد.

به نقطه مشترک حرف های دکتر علیرضا نوری زاده و امیرحسین ثابتی دقت کنید! هر دو به گونه ایی حرف می زنند که انگار با آمدن #جلیلی و یا#رضا_پهلوی بر سریر قدرت ، آن ها در چنته خودشان آب و برق و گاز دارند که تا بیایند آن مشکل ها بر طرف می شود و همه چیز به سامان می رسد. نقطه مشترک سخنان هر دو این است که قدرت باید در دستان ما باشد تا ایران، ایرانی آباد بشود و این سخن یعنی این که ایران و آرامش و امنیت ایران مهم نیست، مهم این است که ما بیاییم تا همه چیز درست و درمان بشود و در بالا گفتم، هر دو به نوعی حرف می زنند که انگار آب و برق و گاز در جیب هایشان دارند.

اگر آرامش و امنیت و آبادانی ایران برای این دو نفر مهم می بود، باید می دانستند که هنوز خبر دیدار دو شیخ می تواند مهم باشد. چرا که کار به دست کسانی می افتد که آن ها را می توان رجل سیاسی شمرد و استخوان خُرد کرده در دنیای سیاست. دنیایی که در آن اصل بر بده بستان است و اگر ج.ا تا اینجای کار را به بیراهه رفته است، می توان امیدوار بود که با آمدن کسانی چون شیخ مهدی کروبی و تکنوکرات هایی استخوان سابیده در دنیای سیاست و اداره امور کشوری و لشکری، کار به روالی بیفتد که هرج و مرج در این خاک از این بیشتر نشود چرا که لزوم آمدن جلیلی ست ها و پایداری ها به مصدر قدرت استعفای پزشکیان است و آمدن رضا پهلوی مستلزم رفتن ج.ا که هر دوی این موارد با خود هرج و مرج و آشوب هایی به همراه خواهد داشت در صورتی که هنوز می شود با انتخاب گزینه ایی چون اصلاحات ساختاری امیدوار بود که چرخ آبادانی و آبادی وطن به راه بیفتد.

و در آخر این که: سودای هر دو نفر ایران را آباد نخواهد کرد.



۱۴۰۳ آذر ۲۹, پنجشنبه

برسد به دست حمید رسایی.

 tweet.jpgادب مرد به ز دولت اوست.

البته اگر سواد فهمیدن جمله بالا را داشته باشید. 

پی نوشت: میر حسین موسوی به بردار بزرگ معنویتان گفته بود، نفهمید. شما هم ایضاً.

۱۴۰۳ آذر ۱۲, دوشنبه

برسد به دست متزلزل ترین شخصیت سیاسی ج.ا محمدباقر قالیباف

 مجلس دو درصدی صلاحیت تصویب قانون را ندارد. 


پی نوشت: اگر دقت کرده باشید این ها که در مجلس هستند، بیش از آنکه نگران مردم باشند نگران ایدئولوژیی هستند که به آن ها کمک می کند برای تقرب جستن به قدرت.

۱۴۰۳ آذر ۶, سه‌شنبه

برسد به دست محمدرضا عارف



آقای عارف شما گفته اید: اگر حملات غیرمنصفانه ادامه یابد، به مردم اطلاع خواهیم داد چه تحویل گرفته ایم.

اول آن که شما خود از معضلات عدیده این مملکتید. شرف نداشتید که بعد از غلط زیادی فرزندتان بیایید و از ملت عذرخواهی کنید وقتی که گفت: ژن خوب.

دوم آن که همین جمله ایی که در بالا از شما را آوردم اگر بخوانید سر تا پای آن پر از تناقض است. حملات غیر منصفانه! یعنی تا مقداری از حمله ها را عادی می دانید!؟ به مردم اطلاع خواهیم داد! آقای عارف شما وظیفه اولتان صداقت با مردم است که بیایید و بگویید که چگونه بوده ایم و چگونه شده ایم . که بوده اید و چگونه محمدرضا عارف امروز شده اید! آقای عارف اگر شما درکی از همین میزان از وظیفه اصلی خود ندارید، صندلی را اشغال کرده اید. برخیزید که فتحعلی شاهی همه می توانند حکم برانند.

سوم: چه را تحویل گرفته اید! به مانند هاشمی شاهروردی، ویرانه ایی را تحویل گرفته اید؟ اگر گرفته اید چرا نمی گویید! چرا برنامه هایی که واجب است را نمی گویید! چرا نمی گویید که چگونه باید باشیم و نیستیم! چرا جریان اف ای تی اف را نمی گویید!

می دانید چرا؟

چون شما خود از معضلات این مملکت و ملت مظلومید.

۱۴۰۳ آبان ۲۵, جمعه

برسد به دست کیانوش سنجری

در رثای مرگ خود خواسته و دلخراش #کیانوش سنجری، جوان بلند بالای ایرانی تنها به عنوان یک ایرانی       می توانم بنویسم: 

دیوانه ایی از قفس پرید. 

 

‫دیوانه از قفس پرید - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد‬‎

ماحصل دستکاری حکومت در سبک زندگی مردم

 در خبرهای دیروز خواندم که دو مامور کلانتری در مشهد به دلیل انفجار مواد محترقه توقیف شده در کلانتری، جان خود را از دست دادند. خبری عجیب بود....