۱۳۹۷ بهمن ۵, جمعه

درباره چالش ده سال پیش

من اصلا نمی فهمم این چالش گزاری در فضای مجازی چه چیزی داره که همه می ریزن سرش و تهش رو در میارن . که چی همه کس ، همه کس رو به دیدن عکس ده سال پیشش دعوت می کنه و یادآوری می کنه که بابا چی بود و حالا چی شدی بدبخت . این بدبخت قید حذف ناشدنی است در این فقره چرا که از بخت بد آدم ها روزهای خوش جوانی شان را از دست می دهند و به پیری می رسند . درست که پیری پولدار با پیری بی پولی فرق داره اما از اون طرف شاش تو بدن همه هست و وقتی بیاد و نشه که نگهش داری تو فضا صدای اَه اَه رو می شنوی . این حالت اولش بود .

دوم برگزاری چالش در این فضای مجازی برای کسانی جواب میده که طرف اهل نوشتن باشه . یعنی وقتی به دفتر ده سال پیشش رجوع می کنه ببینه اون روزها چه جوری فکر می کرده و این روزها به مسائل چه جوری فکر می کنه . این شرط مهم غایب در این چالش مجازی است . البته می دونم که نمیشه دسته بندی کرد و گفت که کی باید بیاد و کی نباید بیاد و فضای مجازی جای این کارها نیست اما خب اون چیزی که بر همه می گذره گذشت زمان و زمانه است و خرابتر شدن صورت ها و افتادگی اندام ها و .... الی آخری که ندارد .

به ده سال پیش خودم نگاه نمی کنم چون حوصله اش را ندارم البته می دانم کجا بودم و چه جوری به بسیاری از چیزها فکر می کردم و این که سرم پر مو بود وحالا دارد دیگر می ریزد و این ارث خانوادگی را حالا بیایم علم کنم که چه بشود . هیچ . غیر از شلوغ کردن این فضای مجازی و مشغول کردن فکر کسی که بیاید و عکس مرا در اینستاگرام ببیند و برود . هیچ .  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مذاکره

 مذاکره کنید. رو در رو مذاکره کنید. با مردم بسازید. سخن فروغی به رضاشاه را باید تکرار کرد. بنیاد حکومت را بر دل های مردم بسازید نه بر روی ار...