۱۴۰۰ آبان ۲۷, پنجشنبه

برسد به دست داوود مرادیان و همچنین اصغرفرهادی


farhadi_111621.jpgدر جنجال هوا شده بر سر نامه اصفر فرهادی در واکنش به اظهار نظراتی که او را منتسب به حکومت و یا خارج از ایران کرده است آن چه به گمان من نادیده مانده است، ایران است و بس . 

داوود مرادیان مدیر گروه سینمایی بنیاد روایت فتح در پاسخ به نامه فرهادی یادآوری کرده است که فرهادی در دورانی که سریال می ساخته است و چه در زمان ساخت فیلم درباره الی که هزینه ساخت آن را محمود رضوی از نزدیکان شهردار سابق تهران و رئیس مجلس فعلی است، پرداخته است و در ابتدا نیز به فرهادی تحکم می کند که نباید بیزار باشد از جمهوری اسلامی چون جمهوری اسلامی هزینه های ساخت سریال هایش را پرداخته است و الی آخر. 

البته فرهادی در نامه خودش یادآوری می کند که برایش مهم نیست که جمهوری اسلامی فیلم او را از اسکار بیرون بکشد ، چون اگر فیلمش حرفی برای گفتن داشته باشد می ماند و الا دیده نخواهد شد. حرف فرهادی درست است. او دیگر نیازی به جمهوری اسلامی ندارد. نامش یک امضا به شمار می آید در عرصه فیلم و سینما و لازم است که مرادیان هم بداند که حالا اگر جمهوری اسلامی نمی بود، فرهادی، فرهادی نمی شد؟ فرهادی نان طرز تفکرش را می خورد، طرز فکری که جمهوری اسلامی با آن اندک آبرویی برای خود در خارج دست و پا می کند و الا جمهوری اسلامی اگر نیازی به نام و اعتبار او ندارد فیلم های فیلم سازانی چون جمال شورجه و محمدعلی طالبی را معرفی نمی کند؟ جواب واضح است چون آنها فیلم ساز نیستند و به گمان من درکی از سینما و سینماگری ندارند. 

داوود مرادیان یادآوری می کند که جمهوری اسلامی برای حاتمی کیا و فرهادی همزمان هزینه کرده است اما فرهادی بیوفا شده است اما حاتمی کیا وفا دار مانده است. بد نیست یادآوری کنم که حاتمی کیا اگر هم آبرویی دارد در سینمای ایران به خاطر ساخت فیلمی خارج از مضمون جنگ با همان فیلمی است که فرهادی فیلم نامه اش را نوشت و الا حاتمی کیا توانایی ساخت فیلمی بیرون از موضوع جنگ ندارد که اگر می داشت تا به حال می ساخت. حاتمی کیا فیلم ساز حکومتی است. در راستای حکومت فکر می کند که اگر نمی کرد امروز داوود مرادیان برایش چه فرقی دارد اسامی ، از حاتمی کیا هم ابراز بیزاری می کرد. فرهادی در فیلم ارتفاع پست نشان داد که نگران ایران و نسلی است که در دعوای دو جناح اطلاح طلب و اصولگرا در بعد از خرداد 76 به دنیا آمده اند و این دعوا مردمان ایران را و ایران را تبدیل به جایی می کند که آن را نخواهند شناخت و شناخته نخواهد شد. کدام یک از فیلم های حاتمی کیا چنین اندیشه ایی را پشت سر دارد؟ هیچ کدام . او می تواند فقط نگران نسلی باشد که در جنگ بوده اند و درکی از ایران پس از جنگ ندارد و نشان داده است که دغدغه اش را هم ندارد چرا که اگر می داشت تا به حال با بودجه های حکومتی فیلمی در ارتباط با این همه دزدی و اختلاس می ساخت. 

فرهادی هم اما یادش بماند که فرقی نمی کند که در چه سیستمی فیلم می سازد. فیلمش را بسازد و از ایران پایش را بیرون نگذارد که اگر بگذارد، گمانم بر این است که مانند مخملباف تمام خواهد شد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پوزش- توضیح و ایراد وارده

 در وبلاگی از وبلاگ ستان فارسی دو نظر درباره یادداشتی در آن وبلاگ گذاشتم که گویا برخورنده یا بیهوده یا بی معنی بوده است که نویسنده آن وبلاگ ...