یک وبلاگی بود که من دوستش داشتم و اسمش این بود
دیگران و دیگرِ دیگران .
"دیگرِ دیگران" مرا یاد کتابی قدیمی از ناصرالدین صاحبالزمانی انداخت: "آنسوی چهرهها" که در زمان خود باید لحظهای تامل میکردی چه میگوید. دیگرِ دیگران شاید واژه بهتری باشد چون آن دیگری که در ما است، همواره ناآشناست و ناآشنا باقی خواهد ماند.
مذاکره کنید. رو در رو مذاکره کنید. با مردم بسازید. سخن فروغی به رضاشاه را باید تکرار کرد. بنیاد حکومت را بر دل های مردم بسازید نه بر روی ار...
"دیگرِ دیگران" مرا یاد کتابی قدیمی از ناصرالدین صاحبالزمانی انداخت: "آنسوی چهرهها" که در زمان خود باید لحظهای تامل میکردی چه میگوید. دیگرِ دیگران شاید واژه بهتری باشد چون آن دیگری که در ما است، همواره ناآشناست و ناآشنا باقی خواهد ماند.
پاسخحذف