۱۴۰۳ تیر ۲۲, جمعه

گلی ترقی


دیدن این عکس، غم عالم را به دلم ریخت. من هنوز منتظرم که کتابی جدید از گلی ترقی بخوانم و کیف کنم. منتظر یک درخت گلابی دیگر بودم. منتظر یک انار بانوی دیگر بودم. این چه عکسی بود اخر. من با درخت گلابی در داستان و در فیلمی که از آن داریوش مهرجویی ساخته، بارها و بارها زندگی کرده ام. رفته ام تا دور و آمده ام. 

 این چه عکسی بود که دیدم امروز. گلی ترقی در خاطر من هنوز همان گلی ترقی در مجله بخارا بود. آدم ها پیر می شوند اما دیدن پیر شدن آن ها تجربه جالبی نیست آن هم اینگونه بر روی صندلی چرخدار، با سری بی مو و تنها. تنها چیز بدی است. جالب نیست. امروز دوباره دیدم که حق با پدرم بود که من هم به دنبال او همیشه در دعای دست در نماز می خوانم: اللهم انی اسئلک راحه عندالموت و المغفرته بعد الموت. زندگی تا این جا و با این کیفیت ارزش زیستن را ندارد.

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مذاکره

 مذاکره کنید. رو در رو مذاکره کنید. با مردم بسازید. سخن فروغی به رضاشاه را باید تکرار کرد. بنیاد حکومت را بر دل های مردم بسازید نه بر روی ار...