۱۳۹۹ آذر ۷, جمعه

درباره تروردانشمند اتمی ایران محسن فخری زاده


 اگر در ایران امروزی که من در آن نفس می کشم اگر هر لحظه خبری توسط لک لک ها از آسمان برسد مبنی بر این که رئیس جمهور این مملکت ترور شده است آنقدر متعجب نخواهم شد که با شنیدن خبر ترور دانشمندان ایرانی می شوم . در فقره ریاست جمهوری یکی می رود و یکی دیگر می آید اما در این فقره جایگزینی کار مشکلی است و صحبت از دانش است و داشتن و به کار بستن آن . در ایران چهل سال گذشته احمدی نژاد هم به ریاست جمهوری رسید و سید محمد خاتمی هم رئیس جمهور شد . 

بعد از شکار بن لادن در پاکستان و بیرون آمدن عکس بسیار جالبی که در آن اوباما ، هیلاری کلینتون ، لئو پانتا و دیگر مقاماهای ارشد دولت آمریکا به صورت زنده مشغول دیدن تصاویر آن حمله بودند و در آن حمله بن لادن کشته شد و جسدش به دریا انداخته شد ، برای حفاظت از جان افسران نیروی دریای آمریکا از هیچ یک از آن تقدیر در جمع به عمل نیامد و حتی برای حفظ جان کماندوهای خود اوباما نیز در مقام ریاست جمهوری امکان دیدار با آنان را نداشت . 

 

سوال اما برای من به عنوان یک ایرانی در این است که چگونه می شود که عکس های محسن فخری زاده در اینترنت پخش است و هر کسی دسترسی دارد به این که تصویر او را ببیند و از آن مهمتر این که چه نیازی به این است که عکس او در کنار آیت الله خامنه ای به نمایش عمومی در بیاید و در سایت ها منتشر شود . چرا باید کسی در این حد از اهمیت از خودرویی استفاده کند که  ضدگلوله نیست در حالی که آقازاده ها و لاکچری سواران از خودروهای ضدگلوله استفاده می کنند . 

 

دیشب در سایت ها از قول سردارحسین علایی آمده بود : باید باند نفوذی اسرائیل را منهدم کرد . 

به عنوان یک شهروند برایم اسن گفته کمی شک آور و کمی خنده دار است . قید باید در گفته های سردارحسین علایی چه می کند ! چرا به وجود آمده است ! چرا تا به اینجا پنج دانشمند ترور شده است و هیچ مقام مسئولی در سپاه ترور نشده است ! این ها و صدها چرای دیگر در این ارتباط می توان نوشت که از حوصله خواننده احتمالی آن خارج است . 

به عنوان یک شهروند امیداورم همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پوزش- توضیح و ایراد وارده

 در وبلاگی از وبلاگ ستان فارسی دو نظر درباره یادداشتی در آن وبلاگ گذاشتم که گویا برخورنده یا بیهوده یا بی معنی بوده است که نویسنده آن وبلاگ ...