۱۴۰۲ آذر ۱۶, پنجشنبه


 صاحب این عکس امیر حسین مقصود لو اگر کمی آینده نگری می داشت و اگر کمی سواد می داشت که بتواند اوضاع را بررسی کند می فهمید که اگر چهار سال دیگر در این مملکت می ماند، امروز وزیر فرهنگ می شد. عجله کرد و آینده خودش را تباه کرد.
نمی دانم کدام ابلهی او را به دیدن سید رئیسی برده بود که مثلا نشان بدهد که سید رئیس جمهور، کثرت گراست. آن روزها همه از این ترفند استفاده می کردند. ناطق نوری سال 76 با علی پروین و منصور پور حیدری فقید عکس می انداخت. شایع شد که کروبی سال 84 با ساسی مانکن دیدار داشته است. ( شنیدم ولی ندیدم در جایی) سال 96 حسن روحانی نام شجریان را پس از اعتراضات 88 برد تا رای جمع کند و رای هم جمع کرد. آن روزها این ترفند می گرفت اما این روزها دیگر فایده و کاربردی ندارد. فایده ندارد چون دیگر کسی فریب این حرکت را نمی خورد. کارایی ندارد چون سیستم سیاسی حال حاضر دیگر صندوق رای و مشارکت حداکثری برایش اهمیتی ندارد و این مورد آخر را در انتخابات 1400 به روشنی نشان داد. نشان داد که 5 نفر پوششی را آورده است تا مقابل عبدالناصر همتی، رئیسی رای بیاورد که آورد و هر 5 نفر هم بنجل.

تتلو، صاحب و بنیانگذار ایسمِ تتلیست ها این روزها در قوه قضاییه ایران پرونده دار شده است و قرار است به زودی به عنوان بمبی خبری دادگاه او برگزار شود . تتلو، خروجی همین سیستم است. در غیاب مدیرانی فرهنگی که با فرهنگ آشنا باشند و بدانند که فِ فرهنگ را چگونه می نویسند، تتلو رشد و نمو پیدا کرد و بعد فکر کرد که آن ور آب هم خبری است و رفت و خودش را هر چه بیشتر و بیشتر از آدمیزادی به دور کرد. تتلو و امثال او محصول همین سیستم هستند وقتی که سازهای اصیل ایرانی و موسیقی اصیل ایرانی از سطح رسانه ها نه تنها به حاشیه رانده شد بلکه حذف شده است در آوار شبکه های اجتماعی آنچه تولید می شود، ابتذال فرهنگی است که خروجی آن تتلو ها و ساسی ها می شوند و آن قدر در نبود بزرگان موسیقی در سطح رسانه ها پیش می روند که توسط همان کسانی که موسیقی اصیل را حذف کرده اند، به عنوان خطری در پیش رو نشان داده می شوند.
صلای بازگشت به خویشتن باید زد. خویشتنی که در آن ادبیات فاخر و موسیقی اصیل ایرانی به سطح رسانه ها راه یابد و در آن ممنوعیتی از پوشش و نشان دادن سازها در کار نباشد. بازگشتی که در آن فردوسی و سعدی و.... دیگرانی در مدارس تدریس شوند و این تدریس از دبستان ها شروع شود و نه از دانشگاه ها و آن هم با حذف و از ریخت انداختن داستان ها. صلای بازگشتی باید به خود زد که در آن همه نوع فکری مجال رویش و پویش داشته باشد و جامعه خود به انتخاب خود دست به انتخاب بزند. جامعه، عقل دارد و نیازی ندارد که دیگری به جای او فکر کند و تصمیم بگیرد. روندی که 40 است ادامه دارد و اوضاع را چنین کرده است.

به هر حال امیدواری این نوشته بر این است که تیری باشد که بر هدف بنشیند، انشالله.

۱۴۰۲ آذر ۱۴, سه‌شنبه

برسد به دست همسر محترم شهردار نامحترم تهران در سال 1402

با سلام. 

امروز در آوار خبرها خواندم که گویا همسر شما ازدواج مجدد کرده اند. به راست و دروغ این خبر کاری ندارم اما آمدم برای شما که شاید این صفحه را روزی ببینید، بنویسم که : وقتی همسر شما در مناظره در مقابل آقای تاج زاده به راحتی خوردن ماست، دروغ می گوید و روز را شب و شب را روز نشان می دهد، چرا به شما دروغ نگوید؟!!!!! نمی تواند!!! صد البته که می تواند. کسی بتواند در مقابل دوربین و در مقابل حاضران به راحتی هرچه تمام تر دروغ بگوید!!! چرا به شما نگوید. 

از او پرسیدند که فرزندان شما در خارج چه می کنند؟ اول انکار کرد بعد یادش رفت که دارد دروغ می گوید، بعد گفت: برای کمک به انقلاب در خارج از ایران تحصیل می کنند!!!!!!!!!!!!!!!! کسی که یادش برود دارد دروغ می گوید( بچه هایش در خارج نیستند) و بعدش بیاید دروغ دیگری بگوید( کمک به انقلاب) چرا به شما دروغ نگوید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به روایت میر شجاع درحصر: مملکت دچار این مشکل شده است که صاف به دوربین زل می زنند و دروغ می گویند.

خداوند این مملکت را از آفت دروغ و دروغگویان در امان نگه دارد. آمین.

 پی نوشت: عُقم می گیرد که بخواهم نام شهردار تهران در سال 1402 را به زبان بیاورم.

اختلاس آباد

 هر چه جلوتر می رود این کشتی توفان زده ایی که عنقریب به گِل خواهد نشست، خبر پشت خبر می آید که اختلاس شده است. مملکت نیست که، اختلاس آباد است. این ها بماند که گفته اند: کِش ندهید. کِش نداده اینقدر برده اند، کِش بدهند چقدر خواهند برد. 

هر چه جلوتر می رود به صحت مدعای کتاب جمال زاده به نام: خُلقیات ما ایرانیان بیشتر از پیش ایمان می آورم.

پوزش- توضیح و ایراد وارده

 در وبلاگی از وبلاگ ستان فارسی دو نظر درباره یادداشتی در آن وبلاگ گذاشتم که گویا برخورنده یا بیهوده یا بی معنی بوده است که نویسنده آن وبلاگ ...