۱۳۹۶ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

باز هم وبلاگ

آمدم نوشتم که می خواهم از وبلاگ های دوست داشتنی که حرفی برای گفتن و خواندن داشته اند بنویسم ، کیبرد از دستم افتاده است و نمی نویسم . نمی دانم چرا ؟ شاید به این دلیل ساده است که نمی توانم ظاهر وبلاگ را به آن نحوی که می خواهم تغییر دهم و ظاهرش را با متن هایی که در آن می نویسم یکسان کنم . شاید دلیلش این باشد و شاید هم نباشد اما سپاسگزار این کیبرد هستم که توانسته است کاری کند بتوانم همین چند خط را بنویسم و بنویسم که می خواهم از نوشتن و از وبلاگهایی که دوست شان دارم بنویسم .

اما نامه فرزند شیخ اکبر ، شیخ مهدی هم خواندنی بود و این میان آن جایی که هشدار می دهد این قدرت بدون نظارت بعد از شما به دست چه کسی خواهد رسید و او با این قدرت بی حد و حصر می خواهد برای سرنوشت کشور اعمال سلیقه کند .

این نامه را بخوانید .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پوزش- توضیح و ایراد وارده

 در وبلاگی از وبلاگ ستان فارسی دو نظر درباره یادداشتی در آن وبلاگ گذاشتم که گویا برخورنده یا بیهوده یا بی معنی بوده است که نویسنده آن وبلاگ ...