۱۳۹۹ اسفند ۲۵, دوشنبه

برسد به دست استاد مصطفی حسینی طباطبایی

.


مصطفی حسینی طباطبایی خدمت ایشان در ابتدا سلام .


سخنرانی شما با عنوان ضاله را گوش می کردم و در ادامه دیدم که به سخنان آقای امیر معزی پرداختید و کتاب جامعی که در ارتباط با قرآن منتشر کرده اند و در ادامه سخنانتان کتاب و کوشش های ایشان را باطل اعلام کردید. تا این جا من ایرادی به رای شما ندارم . محترم است و رایی است در کنار دیگر آرا. ایراد من اما بر شما این است که در سخنانتان ایشان را بیچاره خطاب کردید و دیده ام که این سو و آن سو لفظ هایی پرتاب می کنید در هوا و به دیگرانی توهین می کنید و قبل از آقای امیر معزی شنیدم که دکتر سروش را نیز به دلیل کتاب: قرآن محمد، رویای محمد، ایشان را یاوه گو خطاب کردید.
در این جا به درستی و نادرستی سخنان این دو انسان اندیشمند و قرآن پژوه کاری ندارم و تنها خطابم به شماست که در باب مکارم اخلاق و آمدن محمد (ص) برای بالا بردن مکارم اخلاق در جهان سخنرانی هایی کرده اید اما خودتان فراموش می کنید و مخالفین خود را که تلاش هایی برای روشن تر کردن سندیت قرآن می کنند را یاوه گو و بیچاره خطاب می کنید.

من سخنرانی اول شما با عنوان قرآن، ره آورد وحی را گوش کردم و در آن جا دیدم که بلاغت قرآن و فصاحت آن را دلیل بر الهی بودن آن گرفته اید. سوال من این است: در زمان نزول قرآن بر روی زمین مردمان دیگری در آن سر دنیا نبودند که دین داشته باشند؟ به عنوان مثال: مایاها در بولیوی. دینی قدیمی هستند. شما آیا با زبان مایایی آشنایی دارید که متوجه شده اید بلاغت قرآن بالاتر از بلاغت دین مایاهاست؟ البته من نمی دانم که مایاها کتاب دارند یا نه اما می دانم آن ها نیز به دلیل نیاز به پرستیدن کسی را خطاب می کردند و برای این کار از لغاتی نیز استفاده می کنند و این استفاده از لغات نشانه آن است که دارای خط هستند و قدرت کتابت .
آیا شما لاتین را بلدید که انجیل و تورات را تورق کرده باشد و بدانید که بلاغت قرآن بالاتر از بلاغت انجیل لاتین است؟
این دلیل برای من در حقانیت قرآن جای شک دارد .

البته من در حقانیت قرآن دلایل شخصی خودم را دارم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فرشته مولوی، دارکوبی که نویسنده شد

 سابقه کتابگردی هایم و کتاب خواندن هایم و دنبال کردن زندگی نویسندگان و اوضاع و احوال شان و به طوری مبسوط هر آنچه که مرتبط با دنیای کتاب و نو...