۱۳۹۹ فروردین ۱۲, سه‌شنبه

برسد به دست ف.م.سخن

در سایت خوب گویانیوز به قول پدرم از هر سری صدایی درمی آید . این جمله را پدرم برای گویانیوز نگفته است بلکه مثلی است در جنوب خراسان  و لایه بیرونی آن حکایت از تکثرگرایی دارد و لایه درونی جمله نیز اشاره به دیکتاتورمابی شخص گوینده دارد . بگذریم . در این سایت در کنار بسیاری دیگر از نویسندگان شخصی به نام ف.م.سخن مطلب می نویسد و الحمدالله منتشر می شود  . 

این روزها و چندی بیشتر از این ایشان یقه دینداران و نواندیشان دینی را گرفته اند و رها نمی کنند و در آخرین نوشته منتشرشده ایشان در بحبوبه کرونایی این روزها یقه عبدالکریم سروش را گرفته اند که این چه جور خدایی است که تو داری که می سازد و خراب می کند . خدا نیست . گاو نُه مَن شیرده است . خب این چه کاری است که این ویروس را به جان مردم انداخته ایی اگر هستی بیا و خودت برش دار و همه را به سلامت بگذران و تا آخر که می گویند فاصله انسان تا خدا با سرعت نور سیزده میلیارد و هشتصدمیلیون سال نوری است و این فاصله را سرعت صوت چگونه تمام می کند و در انتهای نوشته خود می نویسند : که این فاصله را ستاره ها پر کرده اند و آن را تازه با اختراعات بشری می توان دید و در این فاصله خدایی نیست که بخواهد صدای انسان را بشنود و به داد انسان برسد و اضافه می کنند که البته فکر می کنند که مفیدترفکر می کنند . 

در این جا ضمن تشکر مجدد از ایشان به دلیل گمان بردن بر مفید بودن طرزفکرشان و نه داشتن اطمینان به ایشان می گویم : جناب ف.م.سخن این که خدایی هست و یا نیست سوالی قدیمی است و کسی نتوانسته است آن را اثبات کند و صحبت ایمان و عشق وعقل و ... به میان می آید که وارد آن نمی شوم که حد من هم در آن حدود نیست . اما سوال من این است که شما چرا فکر میکنید وظیفه دارید خدا را از مومنان به او بگیرید . چرا فکر می کنید ماموریت دارید که آگاهی رسانی کنید . اگر حال کسی با بودن خدا خوب است چرا می خواهید آن را خراب کنید . اگر حال شما با نبودنش خوب است ، خب خوب باشید . کسی بخیل به حال خوب شما نیست اما این که کسی مانند دکترسروش می آید و خدا را و حضورش را برای انسان ها ملموس تر می کند و جهان امروزی را که حالش خوب نیست و انسان هایی که به روایت شما در نبود خداوند آن را به این روز رسانده اند، قابل تحمل تر می کند چه ایرادی دارد . خدا نیست بگذار برای شما نباشد و اگر ما می خواهیم باشد بگذارید باشد . چه اصراری دارید که نیست . این اصرار شما بر انکار خداوند نشانه خودخواهی شما آیا نیست . شما می گویید : چشم به آسمانی می دوزید که آن فاصله میلیاردیش را ستاره ها پر کرده اند و آن هم تازه با دست سازهای بشر قابل دیدن است و در این فاصله خدایی نیست . شما درد را با چه تلسکوپی مشاهده می کنید . تازه درد را که حس می کنند و دو نوع دارد و درد درون دارد و درد بیرون دارد . آن ها را چگونه می بینید ؟ نام تلسکوپش را بگویید . درد هم مانند خدا ، حس کردنی است . شما می توانید آن را حس نکنید و یا حس نمی کنید ، خب نکنید اما دست در انبان احساس دیگران چرا می کنید ؟ شاید جواب شما این باشد که وظیفه روشنگری دارید . خب دکتر سروش و دیگرانی در این میان آیا نباید احساس وظیفه کنند ؟ ایراد شما شاید به خریدار داشتن مطاع دکتر سروش ودیگرانی در این میان است . خب شما هم بروید پشت میزیی و میکروفونی و مطاعتان را عرضه کنید در این بازار و نفس به نفس خریدارانش دور یکدیگر شاد باشید که خدا نیست و بگذارید عده ایی هم شاد باشند که خدا هست . 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فرشته مولوی، دارکوبی که نویسنده شد

 سابقه کتابگردی هایم و کتاب خواندن هایم و دنبال کردن زندگی نویسندگان و اوضاع و احوال شان و به طوری مبسوط هر آنچه که مرتبط با دنیای کتاب و نو...