۱۳۹۹ بهمن ۱۶, پنجشنبه

برسد به دست مسیح مهاجری

نتیجه تصویری برای روزنامه ج.ا.ا.     سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی را خواندم و نویسنده مطلب را دیدم که آگاهانه از روی دوای دردی که خودش آن را شناخته و می تواند بیان کند، پریده است و به سمت و سوی دیگری رفته است. 

آنچه را که در سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی می بینیم ، سخنی است که نزدیک به سه دهه مردم در لفافه می گفتند و سپس کار به جایی کشید که شد آبان نودوهشت و در آنجا چیزی را نگفته نگذاشتند. با این حال این مقاله را نمی شود به مصداق نوشداروی پس از مرگ دانست اما می شود کمی امیدوار بود که از داخل همان نهادی که خودش را و اصحاب خودش را از مردمی که آنها را به کرسی ریاست رسانده اند، جدا می دانست، کسی پیدا شده است که لحاف از روی زخم چرک کرده ایی بردارد و تنها جای زخم را نشان بدهد. باید همین نشان دادن جای زخم را نیز به فالی مبارک اما دیر گرفت و برای بهبود زخم و به جا نماندن جای زخم به نویسنده سرمقاله نیز این دارو را نشان داد تا در صورت صلاحدید آن را بر روی زخم بمالد تا خوب شود و اگر خوب شد برای استفاده جهانی ، آن دارو را در جهان اعلام کند. 

دارو چیست؟ 

دارو همان چیزی است که نویسنده از روی آن آگاهانه پریده است و به سمتی رفته است که می شود گفت زخم را خارانده تا خونی شود اما دارویی به آن نزده است و دارویی که گمان می کنم باید از آن نام می برد برچیده شدن دادگاه ویژه روحانیت است . پستویی که در آنجا مشخص نیست که قانون چگونه به عدالت می انجامد و در حالت بعد این متامیز سازی روحانیت از مردم چگونه به انتها خواهد رسید و آنان را در مردم حل خواهد کرد. 

مشکل از آن جا ناشی می شود که ج.ا.ا بودن و نبودن خود را به روحانیت گره زده است و می داند اگر پرده برافتد شاید ج.ا.ا با نودوهشت و دو دهم درصد هم نماند، از این رو بنیان خودش را به روحانیت گره زده است و وقتی که جماعتی از مردم جدا می شوند انگشت نما نیز می شوند و مورد حسادت نیز قرار می گیرند که این حسادت برخاسته از امتیازاتی است که به دلیل شایستگی آن را به دست نیاورده است بلکه به دلیل متمایز بودن به عنوان تابلویی سیار در خیابان ها می توانند از آن استفاده کنند. 

برای حل کردن روحانیت در مردم و مردم در روحانیت بهترین کار آن است که این شیوه از جدا سازی مردم و روحانیت در جایی خاتمه یاید و اگر قانونی درباره خطای آنان نیز اجرا می شود به گوش و چشم مردم برسد و نمایانده شود تا آنچه منظور نظر نویسنده سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی است برآورده شود. 

انشالله.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فرشته مولوی، دارکوبی که نویسنده شد

 سابقه کتابگردی هایم و کتاب خواندن هایم و دنبال کردن زندگی نویسندگان و اوضاع و احوال شان و به طوری مبسوط هر آنچه که مرتبط با دنیای کتاب و نو...